بنیاد ایران‌شناسی

شعبه یاسوج

اماکن تاریخی

آثار و بقایای باستانی

در استان بالغ بر5 طرح پژوهشی در زمینه بررسی‌های ‌باستان شناسی استان انجام شده است‌. همچنین بالغ بر 10فصل کاوش های باستان‌شناسی در سطح استان به پایان رسیده است.

بناهای تاریخی، آثار و اشیای باستانی

استان کهگیلویه و بویراحمد در جنوب غرب ایران پهناور با قدمتی کهن و هویتی دیرینه قرار دارد که برخی تاریخدانان آن را دروازه پارس نامیده اند و اعتقاد دارند که اسکندر مقدونی در حمله به فارس در این دیار با سردار سرشناسی چون آریوبرزن رودرو شده و تا آستانه شکست پیش رفت. این استان با مردمانی غیور، استوار و با صلابت چون قلل کوههایش برخوردار از آزادگی و شجاعت بوده و هست و نیاکان این کهن سرزمین از خود عزت و شرف و پایمردی برجای گذاشتند که کشف صدها قبرستان کهن، تپه‌های باستانی و آثار بجامانده نشان از اصالت و هویت و شخصیت مردمانش دارد. دیرینگی و تنوع میراث فرهنگی نشان از انوار درخشان اندیشه این مردم سخت کوش و دلاور در طول حیات افتخار آفرین دارد. استان کهگیلویه و بویراحمد همیشه به‌عنوان یکی از قطب‌های جغرافیایی خاص در جنوب غرب فلات ایران و محل استقرار و سکونتگاه جوامع اولیه انسانی به‌شمار آمده وکوچ نشینی در دامنه زاگرس زندگی رایج آنان بوده و سازمان‌های حکومتی محلی این مردمان در طول تاریخ درشكل‌گیری روند حکومت‌های اولیه در جنوب‌غرب آسیا تأثیربه سزائی داشته است. قبرستان لما که الگوی بسیار مناسب از کهن سرزمین را در زیر چندین تن خاک دفن کرده بود وجود فنون مدیریتی در امر کشاورزی، کوچ و یکجا نشینی همراه با سطح فرهنگی را نمایان می‌دارد. می‌توان ادعا داشت که سیستم‌های کوچ نشینی در جنوب و جنوب غرب ایران همیشه موجبات رشد و بالندگی جوامع یکجا نشین منطقه بوده اند. این تاثیرات بواسطه تقابلات یا تعاملات گوناگون در بستر زمان طولانی واقع شده است. حال این مائیم و میراث کهن، این مائیم و هویت و اصالت و عزت. این مائیم و تمدن عظیم و میراث فرهنگی غنی با افتخارات باستانی که حفاظت و پاسداری از این پیشینه غنی بعنوان ثروت ملی و میراث گرانبها بعنوان وظیفه ای همگانی و خطیر و با مشارکت عمومی کلیه اقشار جامعه از ارزشمندترین یادگار نیاکان خود حفاظت نمائیم. ارزشهای کهن نباید در خطر نابودی و تخریب قرار گیرند. در استان کهگیلویه وبویراحمد تعداد زیادی آثار تاریخی و فرهنگی وجود دارد. این آثاردربرگیرنده سه دوره زمانی پیش از تاریخ، دوران تاریخی ودوران اسلامی تا عهد معاصر می‌باشند واز این حیث این استان در زمره استانهایی است که دارای پتانسیل‌ها و قابلیت‌های بسیار زیادی در زمینه مطالعات وپژوهش‌های باستان‌شناسی است. در این استان آثار تاریخی بسیار ارزشمندی وجود دارد که در گذشته وحال مورد توجه پژوهشگران ومحققان داخلی وخارجی قرار گرفته اند. از جمله مهمترین این آثار می‌توانیم به: گورستان‌های لما ودروهان ازدوره ایلامی، پل تخت شاه‌نشین از دوره هخامنشی، نقوش برجسته تنگ سولك ازدوره اشكانی (الیمائی)، پل‌های خیرآباد، چهارطاقی خیرآباد وپل بریم (پریم) ازدوره ساسانی، گنبد لیشتر از دوره سلجوقی وامامزاده علی (ع)روستای سادات و بافت تاریخی دهدشت از دوره صفویه اشاره کنیم. همچنین در این استان قلعه‌های تاریخی مهمی در نقاط مختلف ازجمله در چرام، دیشموك، قلعه رئیسی، آرو و دیگر مناطق استان از دوره قاجار تا پهلوی اول بر جای مانده است. یکی از آثار مهم وشاخص این استان، نقوش برجسته تنگ سولک(سروک) در شهرستان بهمئی است که تا کنون توجه باستان‌شناسان زیادی را به خود جلب نموده است. تنگ سروک به عنوان مجموعه‌ای ارزشمند و بی‌نظیر از مدارك و داده‌های تاریخی و هنری دورهِ كمتر شناخته ‌شده اشكانی و الیمایی در میان مورخان، مورخان هنر و باستان‌شناسان شناخته شده است و از نخستین مجموعه‌های تاریخی ثبت شده در فهرست مواریث فرهنگی كشور بوده است. مجموعه نقوش برجسته تنگ سروك با شماره 310 در تاریخ 29/9/1316 در فهرست آثار ملی ثبت گردید. در این تنگ بر سطح پنج صخره بزرگ و منفرد از بدنه کوه حدود سیزده موضوع و مجلس نقشی به صورت برجسته کنده شده است. علاوه بر نقوش برجسته حدود پنج کتیبه منحصربه¬فرد به زبان آرامی در کنار نقوش حکاکی شده است. این نقوش برای آگاهی ما از دوره اشکانی و مطالعه سیر و روند هنر در ایران و به طور کلی غرب آسیا اهمیت ویژه دارد. از دیگر مزیتهای این استان محل قرار‌گیری آن است. استان کهگیلویه وبویراحمد حد فاصل دو منطقه تا ثیر گذار وکلیدی در روند مطالعات باستان شناسی یعنی خوزستان وفارس قرار دارد ونقش مهمی را به لحاظ پل ارتباطی بین ایندو منطقه ایفا می‌نماید و بدین سبب از جایگاه پژوهشی ومطالعاتی بالایی برخورداراست. با توجه به اینکه 60% جمعیت این استان در روستاها یا به صورت عشایر زندگی می‌کنند خود می‌تواند بسترمناسبی برای انجام مطالعات مردم شناسی در حوزه‌های: آداب ورسوم، باورها، موسیقی، صنایع دستی، پوشاک، گویش وغیره باشد. وجود بیش از 2000 اثر تاریخی شناسایی شده و 725 اثر ثبت شده در فهرست آثار تاریخی کشور ازجمله ابنیه شهر قدیم دهدشت، تل خسرو، آتشکده (چهارطاقی)خیرآباد، حجاریهای تنگ سروک، پلهای تاریخی خیرآبادوپاتاوه وگورستان لما می‌تواند عامل مؤثری در جذب گردشگر به این استان و متعاقب آن رونق صنعت گردشگری باشد. واقع شدن جاذبه‌ها‌ی تاریخی وباستانی در کنار جاذبه‌های گردشگری ومناظر طبیعی اهمیت این موضوع را دوچندان نموده است. پتانسیلهای بالقوه تاریخی و فرهنگی در این استان، پایین بودن هزینه جهت سرمایه گذاری دربخش گردشگری راشامل خواهد بودواین امراشتغال‌زایی برای قشر عظیمی از جامعه را در پی خواهد داشت. ضمنأ تبدیل برخی از محوطه‌ها و ابنیه تاریخی به سایت موزه سبب جذب گردشگر ودرآمد‌زایی استان خواهد بود. توجه به میراث فرهنگی با رشد اقتصادی وتوسعه پایدارجامعه ارتباط مستقیمی دارد وضمن تأثیر‌گذاری درصنعت گردشگری و جذب گردشگر سبب افزایش تولید ناخالص داخلی استان شده وضمن ایجاد فرصتهای شغلی جدید به کاهش نرخ بیکاری در استان کمک خواهد کرد. همچنین ضمن تأثیر‌گذاری بر تحرک سبب پویایی سایر بخشهای اقتصادی ازجمله دفاتر خدمات تورگردانی و مسافرتی و دیگر مراکز فعال در امر جذب توریست وگردشگر خواهد شد. ضمنأ میراث فرهنگی با استفاده از ظرفیت‌های تاریخی و مذهبی موجود در جامعه سبب احیاء دوباره آنها خواهد شد و در روستاهایی که دارای بافت تاریخی می‌باشند با مرمت و حفاظت از بناها و ابنیه‌ها سبب کمک به گسترش طبیعت گردی و اکوتوریسم و در نتیجه رشد اقتصادی وتوسعه پایدار آنها خواهد شد.

شهر قدیمی دهدشت

شهر قدیمی دهدشت با وسعت ۴۰ هكتار سابقه‌ای طولانی در تاریخ دارد كه دست كم توسعه‌ آن به دوران صفویه بر می‌گردد. این شهر كه روزگاری پررونق را پشت سر گذاشته دارای برج و بارو و ارگ بوده كه هم اكنون بخش‌هایی از آن باقی مانده است.

نگاهی به جغرافیای محل نشان می‌دهد كه این شهر به واسطه قرار گرفتن بر سرراه پایتخت صفویان به بنادر جنوبی و نیز نزدیكی به شهر ارجان یا بهبهان كنونی نقش موثری دراقتصاد بخصوص تجارت آن زمان ایفا می‌كرده است به طوری كه هم اكنون با توجه به پیشرفتهای تكنولوژیكی مسیر راههای اصلی در دست احداث از این شهر می‌گذرد.

شهر دارای آب و هوای گرمسیر است و معماری آن نیز از معماری صفوی الهام گرفته است. وفور سنگ گچ در محل سبب استفاده فراوان از این ماده شده است. گچبریها و طاق قوسها وگره‌بندیهای بسیار زیبا هنوز جان و نفس تازه‌ای به شهر می‌‌دهد، به طوری كه اكثر متاخرین به رشته تحریر درآورده‌اند از دهدشت نام چندانی برده نشده لیكن متقدمین بخصوص سفرنامه نویسان و جغرافیدانان غرب از شهری به نام «جومه» یاد كرده‌اند كه با توجه به آثار و نشانه ها تصور می‌شود دهدشت همان شهر جومه باشد.

● ستون های سنگی دو گور دوپا

این ستونها در شهرستان گچساران، روستای شوش از توابع بخش باشت قرار دارد و متعلق به دوران ساسانی است.

در مسیر راه باستانی بیشاپور به شوش و تیسفون در كنار جاده فعلی گچساران روستای شوش قرار دارد كه بر روی تپه‌ای بلند آثار دو ستون مشاهده می‌شود. اكثرا بر این عقیده‌اند كه این آثار متعلق به آتش‌دانهایی است كه جهت نمایاندن راه به كاروانیان مورد استفاده قرار می گرفته‌اند لیكن با توجه به تحقیقات به عمل آمده گمان می‌رود كه با توجه به آیین‌ تدفین مردگان در دوره ساسانی این ستونها خمره‌هایی را كه مردگان را در آنها قرار می‌داده‌اند نگه می‌داشته‌اند تا خاك را آلوده نكنند؛ یعنی در واقع نوعی قبور خمره‌ای بوده‌اند.

● نقوش برجسته تنگ سروك

این نقوش در فاصله ۵۰ كیلومتری شمال بهبهان، بخش لیكك شهرستان كهگیلویه قرار دارد و قدمت آن به ۲۹۹ میلادی یعنی به دوره اشكانی می‌رسد و منسوب به شاهزادگان الیمائی است.نقوش برجسته تنگ سروك در سال ۱۸۴۱ میلادی به وسیله «بارون دبود» (سیاح روسی) تشخیص داده شد و برای اولین بار الستین دركتاب موسوم به جاده‌های قدیم ایران غربی منتشر شد. از تاریخ ۱۹۵۲ هنینگ این نقوش و كتبیه‌های آن را با دقت مورد مطالعه قرار داد. نقش تنگ سروك كه بر صخره‌ای در یك دره بلند از پایه‌های زاگرس در شهرستان كهگیلویه تراشیده شده، به یك شاهزاده الیمائید كه یك شاهزاده نشین تابع اشكانیان بوده منسوب است.

در تنگ سروك حداقل چهار مجموعه نقش برجسته موجود در سنگی كه از كوه جدا شده و به شرح زیر می‌باشد:

الف) اولین نقش دو نفر را در حال ایستاده نشان می‌دهد كه هر دو قبا و شلواری به سب لباسهای عهد اكشانی پوشیده‌اند. نمای شرقی این تخته سنگ شخصی را نشان می‌دهد كه روی تختی دراز كشیده درحدود ۶۰۰ متر دورتر در مجموعه‌ای از نقوش برجسته دیگری است كه احتمالا قسمت اصلی این مجالس را نشان می‌دهد.

ب) روی نمای غربی تخته سنگ اولی، نقوش در سه ردیف دیده می‌شود كه در نقوش دیگر بهتر محفوظ مانده‌اند. در ردیف بالا از قسمت چپ ابتدا فردی كه شاید شاه باشد روی تختی نشسته در طرفین او اشخاصی ایستاده‌اند، در نقش وسط سواری به شیری حمله كرده است و در بالای او كتبیه‌ای به خط پهلوی اشكانی دیده می‌شود.

در ردیف پایین مردی با یك شیر در حال جنگ است. در طرف شمال غربی این تخته سنگ یك نفر روحانی در كنار آتشدانی ایستاده و آتشدان روی سكوی سه طبقه‌ای قرار دارد. روی طبقه زیرین این سكو كتبیه‌ای به خط پهلوی اشكانی است. روی نمای شمالی آن نیز مجلسی در دو طبقه مشاهده می‌شود. در طبقه بالا مردی خوابیده و تاجی در دست دارد و بر روی دست چپ خود لمیده است و در سمت چپ این شخص سه سرباز نیزه به دست دارند و در لابلای آنها سه خط به زبان پهلوی اشكانی نوشته شده است. در طبقه زیرین شبیه سه نفر نمایان است كه كمی پاك شده است.

ج) به فاصله كمی در طرف شمال این تخته سنگ نقش برجسته دیگری است كه روی نمای جنوبی آن یك اسب سوار نشان داده شده است.

د) در حدود شش متر دورتر یك تخته سنگ دیده می شود مه از كوه بیرون آمده و روی آن مجالس مذهبی مانند، اشخاصی كه در كنار آتشدان نقش شده است دیده می‌شود.

● چهار طاقی خیرآباد

خیرآباد یا فروزك ناحیه‌ای گرمسیری با سابقه طولانی در تاریخ، واقع در جنوب غربی استان و تپه باستانی «ده‌وه» با قدمت حداقل ۵۰۰۰ سال در این محل قرار دارد. روشن است كه توسعه دین زرتشتی با به قدرت رسیدن پادشاهان اولیه ساسانی در ایران شكل گرفته و اقوام و مذاهب دیگر مورد تعقیب قرار گرفته‌اند.

در این راستا پادشاهان اولیه ساسانی همتی بلند داشته و پادشاهان متاخر نیز به دلیل تعهد خود نسبت به این دین با سایر ادیان مبارزه و در این راه اقدام به توسعه امكان مذهبی بخصوص آتشكده‌ها و مسایل مربوط به آن كردند. در سمت راست جاده‌ دهدشت به بهبهان و در یك كیلومتری شمال روستای ده‌وه بنایی از دوره ساسانی در جانب چپ رودخانهٔ‌ خیرآباد برپاست. این بنا كه به نام چهارطاقی یا آتشكده خیرآباد شهرت دارد ساختمانی است مربع شكل با اضلاع ۱۱ متر. این بنای تاریخی در چهار جانب اصلی دارای چهار طاق بوده كه بر روی چهار پایه با حجم حدود ۹ متر مربع قرار داشته است.

بر فراز آن گنبدی وجود داشته كه هم اكنون از بین رفته است. مصالح ساختمانی این بنا را عمدتا" سنگ تشكیل می‌دهد. این بنای مهم كه در كنار پلی از دوره ساسانی واقع شده است در اثر بارندگی‌های سال ۱۳۷۰ و همچنین زمین‌لرزه‌ای كه در این سال بوقوع پیوست دچار صدماتی از ناحیه پایه‌ها و بدنه شد.

علاوه بر این گذشت زمان باعث شده جرزهای آن به صورت بسیار خطرناك فرسوده شود تا جایی كه ضخامت حدود ۹ متر مربعی درزها در پیه جنوب غربی به یك متر مربع برسد. این موضوع و خطر ریزش حتمی بنا در صورت تكرار زمین‌لرزه و بارندگی شدید سبب شد میراث فرهنگی استان اقدامات حفاظتی لازم را به منظور جلوگیری از ریزش بنا پیش‌بینی و عملیات استحكام بخشی و پیوندی اثر مذكور، طی بهمن ماه ۱۳۷۰ آغاز شد و در پایان همان سال به اتمام رسید.

کلیه حقوق برای وب سایت بنیاد ایران شناسی محفوظ است. ©١٣٩9

نشانی: تهران، خیابان شیخ بهایی جنوبی، خیابان ایران شناسی، شهرک والفجر

طراحی و اجرا: اداره رایانه و فناوری اطلاعات